سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خشم، دل حکیم را نابود می کند . و فرمود : هرکس مالک خشم خویش نباشد، مالک خرد خویش نیست . [امام صادق علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید محمد رحیم زمانی[47]
خداوندا قدرتی به من بده که بتوانم دشمنانم را نیز دوست بدارم .

خبر مایه

نشسته ام به امیدی که شاه زیبایی          بیاید از ره و برهاندم ز تنهایی

تمام هفته به امید شنبه ای آزاد          کنیسه ها و من و جام زرد صهبایی

مسیح مریم یکشنبه ها به ناقوست          بیا که خسته ام از انتظار ترسایی

دوشنبه ها همه مستند شاعران گویی          که رودکی بسراید به سبک نیمایی

سه شنبه ها من و این جام از تهی لبریز          و چارشنبه که هستم به اوج شیدایی

دلم گرفته ازین پنجشنبه های غریب          بگو که می رسد آن جمعه ای که می آیی


89/6/12::: 2:45 ع
نظر()
  

دلم از سایه خود هم نترسید          وفا کرد و وفا کرد و جفا دید

میان خون خود غلتید و جان داد          ولی از قاتل خود هم نرنجید

الهی بشکند دست نگاهت          مرا در سایه مردم نمی دید

دلم را می تکانم باز باران          غرور جنگل و احساس خورشید

من و پیمانه و شهریور و تب          و پیمانی که باید کرد تجدید

حراج فصل و من باران فروشم          بیایید این طرف بازار تردید


89/6/4::: 1:17 ع
نظر()
  

لحظه هایم مست خوناب غزل
شعرهایم جرعه ی ناب غزل
از دلم زخمی ترین دفتر بپرس
وزن بارانی ترین خواب غزل
طرحی از داغ جنونم در دل است
رنگ نیلوهای مرداب غزل
شیشه ی احساسم از حیرت شکست
مانده عکسی کهنه در قاب غزل
آسمانم را بیا باور بکن
ماه من ! مهسای مهتاب غزل
بیت بیت شعر من با یاد تو
می پرد تا بام پایاب غزل


88/2/31::: 1:39 ص
نظر()
  
  

آخرین شعر مرا هم بشنوید
گریه ی ناقوس مریم بشنوید
دور می ریزم خودم را بی هوا
حرف من را مثل آدم بشنوید
گر چه من آشفته ام اما شما
بغض هایم را منظم بشنوید
قصه ی نان و پیاز و اشک را
از یتیم کوچه ی غم بشنوید
من بهار تشنه میخواهم چکار؟
یک خزان باران دمادم بشنوید
یا بخشکانید شبنم را چو من
یا مرا هم مثل شبنم بشنوید
بر تمام شیروانی ها مرا
از زبان ابر نم نم بشنوید
آی آدم های پشت قافیه
آخرین شعر مرا هم بشنوید
این شعر من در منبع زیر به چاپ رسیده : سخنوران دیار آناهیتا - ابوالفاضل مرآتی - انتشارات نور علم همدان - 1381 - ص 65 


87/12/9::: 12:21 ص
نظر()
  
تو را باید سرود
زیرا چشمانت
زیباترین دوبیتی دیوان خلقتند .
لب هایت
غزل عاشقانه ی خدا
و کدام قصیده
بلندای قامتت را تاب می آورد ؟
مژگانت رباعی ترین تیر
بر چارپاره ی دل من
و گیسوانت
بلندترین مثنوی
در ترکیب رؤیایی بندهای شعر سمر .
87/11/25::: 2:26 ص
نظر()
  

ادرکنی                                                                                 نگاهت کهکشان راه شیری
دلت مانند اقیانوس آرام
ظهور تازه ی عشقی شهابی
عبورت مثل یک فانوس آرام
گلی از تیره ی یکشنبه هایی
بزن فریاد ای ناقوس آرام


87/11/19::: 1:34 ع
نظر()
  
  

غریب من اگر ز راه برسد
صدای من ز دل به ماه برسد
گدای کاسه ای صداقتم ولی
عریضه ام اگر به شاه برسد
مرید عشق می شویم بگذار
که پای من به خانقاه برسد
عزیز سرزمین شعر بشوم
چو ساربان من به چاه برسد
غروب و من نگار و غافل از خدا
مگر که می به این گناه برسد


87/11/15::: 11:56 ع
نظر()
  

پروانه ترین غرور در چشم تو بود
آهنگ خوش حضور در چشم تو بود
یک بار که در چشم تو می خواندم عشق
صد وسوسه ی مرور در چشم تو بود 


87/11/7::: 9:8 ع
نظر()
  
  

با تو از درد راه می گویم
از شب سرد راه میگویم
ازسواری که میرسدفردا
خسته ازگرد راه میگویم
منهم این راه رفته ام اینک
از رهاورد راه می گویم
زین سپس داستان دزدماه
با جوانمرد راه می گویم
رفته ام پابپای راهی سخت
با تو از درد راه می گویم


87/10/24::: 8:46 ع
نظر()
  
<      1   2   3      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان با یک غزل آپم .
+ سلام دوستان بعد از یک سال آپم . بخور بخواب هم حدی داشت.
+ سلام دوستان با یک غزل آّپم
+ سلام دوستان بخاطر درگذشت پدر عزیزم نتوانستم به موقع آغاز سال جدید را تبریک بگویم . برای همه ی دوستان آرزوی سالی پربرکت و سرشار از شادی دارم .