ای بر لب آیینه تبسم برگرد بر ساحل رودها ترنم برگرد
ای راز شگفت خلقت آدم هان سوگند به آیه های گندم برگرد
ای غربت کاظمین و تندیس نجف اسطوره ی توس و قصه ی قم برگرد
گفتند غروب جمعه ای می آیی ای روشنی دیده ی مردم برگرد
آب از سرمان گذشت اما بکنیم بر خاک کف پات تیمم برگرد
یک سفره غزل نذر تو کردم مولا انعام سه بار بی تکلم برگرد
خشکید زلال آشنایی دل شد دریای سیاه پر تلاطم برگرد